%0 Journal Article %T تأمّلی بر بنیانهای معرفت شناختی معماری معاصر %J معماری و شهرسازی آرمان شهر %I دکتر مصطفی بهزادفر %Z 2008-5079 %A نقره کار, عبدالحمید %A مردمی, کریم %A رئیسی, محمدمنان %D 2013 %\ 03/01/2013 %V 5 %N 9 %P 143-152 %! تأمّلی بر بنیانهای معرفت شناختی معماری معاصر %K معرفت شناسیِ متن %K معماری معاصر %K نسبیّت شناخت %K مؤلف اثر %K مخاطب اثر %R %X یکی از مباحثی که هنر و معماری سال های اخیر را به لحاظ مبانی نظری تحت الشعاع قرار داده، مباحث مرتبط با دانش"معرفت شناسی" و زیرشاخه های آن می باشد."نسبیّت شناخت" از مهم ترین مباحث مطرح در قلمرو معرفت شناسیِ هنر معاصر می باشد که با مسائلی نظیر تعیین جایگاه پدید آور اثر هنری، مخاطب اثر، چگونگی شکلگیری فرآیند فهم اثر و تعیین سهم هر یک در ب هوجود آمدن واقعه فهم مرتبط می شود. این مسائل ریشه در حوزه ای از معرفت شناسی تحت عنوان"معرفت شناسیِ متن" دارند که امروزه بیش از سایر زیرشاخه های معرفت شناسی، در زیرشاخه هرمنوتیک و به طور خاص هرمنوتیک مدرن نمود یافته است. مطابق با آخرین نظریاتی که در حوزه "معرفت شناسیِ متن" ارائه شده، همه فهم‌ها متأثر از پی شداوریِ مفسرین هستند و پی شداوری ها متأثر از سنت و تاریخ هستند. سنت و تاریخ هم در فراشدی سیال درحال تغییر دائم بوده، فاقد ثبات و ایستای یاند. طبق این نگاه، هر نوع ابژه ای از جمله ابژه های معماری باید متناسب با این فراشدِ سیال ارائه شده، از هندسه هایی در طراحی آثار معماری استفاده شود که متناظر با اصل "نسبیت شناخت" باشند. در این مقاله ضمن اتخاذ رویکردی تاریخی – تفسیری با بهره گیری توأمان از روش استدلالی – منطقی، پس از تعریف اجمالی "دانش معرفت شناسی " به تبیین اصل "نسبیت شناخت" به عنوان یکی از مهم ترین اصول معرفت شناسی معاصر پرداخته، سپس بررسی تأثیرات این اصل بر تحول های معماری معاصر پرداخته شده است. در قسمت پایانی مقاله نیز به نقد این نهضت فکری در بستری معرفتی –فلسفی پرداخته، نشان خواهیم داد که نسب یگراییِ محضی که بر پایه بنیان های فلسفی"معرفت شناسی متن" بیان می شود سبب می شود تا نتوان به هیچ معیار و ضابط های برای شناخت و ارزیابیِ روشمند آثار استناد نمود که این امر، ارزش فهم را دچار چالشی جدّی میکند چرا که هر فهمی را موجّه می نمایاند. %U https://www.armanshahrjournal.com/article_33247_fbbf7be6e131407aa462d7743df2a72c.pdf