ORIGINAL_ARTICLE
نگرشی بر قنات با محوریت آموزش و احیاء فناوری بومی، فرهنگ ومعماری ایرانی
آب از دیرباز مهمترین عامل عمران و توسعه در جهان بوده است. توجه به وضعیت خاص منابع آب و توزیع ناهمگون بارندگی، خشکسالی های پی در پی، رعایت نشدن اصول مربوط به نگهداری و حفاظت منابع آب، در طول تاریخ ذهن خلاق بشر را به خود مشغول داشته، تا به شیوه های گوناگون در جستجوی کشف را ه حل های بدیع و خلاقانه برای رفع این مسأله بوده و به فکر استفادۀ بهینه از فنون بهره برداری از آب های زیرزمینی و ترویج آموزش بیشتر در این زمینه باشد. استخراج آب های زیرزمینی به صورت قنات، به عنوان یکی از پدیده های شگفت انگیز دست ساختۀ انسان، توجه بسیاری از مورخان و پژوهشگران را نیز به خود جلب نموده و این سامانه های پایدار طبیعی و سازگار با محیط زیست، امروزه مورد توجه کشورهای پیشرفتۀ دنیا نیز قرار گرفته، و حتی یکی از موضوعات جذاب علمی و آموزشی در دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی می باشد. قنات، میراث ماندگار پنهان درون خاک و یکی از گنجینه های علمی و فرهنگی ایرانیان محسوب می شود. در واقع، قنات ها از مهم ترین بناهای زادبومی ایران و ماحصل فرهنگ و هنر ایرانی، طی نسل ها به وجود آمده اند. پرداختن به موضوع قنات از دیدگاه صنعت گردشگری و پرداختن به امر آموزش، و همچنین برگزاری کارگاه های آموزشی در این زمینه نیز، علاوه بر آشکار نمودن گوش ههای مبهم روند فنآوری بومی در این سرزمین، خود می تواند بهانه ای برای پیشبرد توسعۀ علمی، فرهنگی و اقتصادی در ایران به حساب آید. این مقاله، ضمن مطالعه و بررسی فنآوری پایدار قنات در فرهنگ ایرانی و تأثیر آن بر محیط زیست و منظر طبیعی، به امر ضرورت ترویج آموزش در این زمینه، چه از جنبه های فنی- زیست محیطی و چه از نظر دیدگاه تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آن میپردازد، و با هدف بسط دانش و فنآوری قنات و نگرشی نو بر آن و با گسترش فرهنگ گردشگری، چگونگی حفظ، احیاء و بهره برداری پایدار از این دستآورد عظیم بشری را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32651_3c9871e82808e16079ad012b26c4fbe7.pdf
2011-03-01
1
22
فن آوری بومی
قنات
آب
منظر طبیعی
ترویج آموزش
فرهنگ ایرانی
تمدن کاریزی
صنعت گردشگری
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر ضریب دید به آسمان در آسایش حرارتی کاربران فضای باز شهری، بررسی بوستان های منتخب شهر تهران
از مهمترین بخش های برنامه ریزی و طراحی فضای باز شهری، توجه به ارتقاء کیفیت محیط و افزایش رضایت کاربران است. شناخت رابطۀ متغیرهای اقلیمی- محیطی مؤثر بر آسایش حرارتی، امکان ارائۀ راهکارهای مناسب افزایش کیفیت محیط فضاهای باز را به وجود می آورد. یکی از متغیرهای مؤثر در خرد اقلیم فضای باز شهری "ضریب دید به آسمان" می باشد که بیان کنندۀ نسبت میزان تابش دریافتی یک سطح صاف از مجموع تابش های نیم کره دربرگیرندۀ آن سطح است. هدف اصلی این پژوهش بیان رابطۀ میان "ضریب دید به آسمان" و عوامل مؤثر در خرد اقلیم فضای باز بوستان های شهری است. انتخاب روش پژوهش، متناسب با شرایط نمونه های مورد مطالعه برگرفته از بررسی پژوهش های مشابه و مطالعۀ تطبیقی روش های اندازه گیری "ضریب دید به آسمان" بوده است. در پژوهش های پیشین، رابطۀ میان "ضریب دید به آسمان" و دمای هوا دارای نتایج یکسانی نبوده است، هر چند رابطۀ محسوسی بین میانگین "ضریب دید به آسمان"و "دمای جزایر گرمای شهر" دیده شده است. در این پژوهش، مطالعۀ میدانی در 78 نقطه از 27 ایستگاه بوستان های ملت، ساعی، لاله، شهر و بعثت شهر تهران در طی دو هفتۀ اول فصل پاییز انجام گرفته است . "ضریب دید به آسمان" از طریق عکس برداری کروی استخراج و ضرایب با برنامه های محاسباتی اندازه گیری شده است. اطلاعات اقلیمی برداشت شدۀ نقاط منتخب شامل دمای هوا، دمای کروی، سرعت باد و رطوبت، مبنای محاسبۀ "میانگین دمای تابشی" قرار گرفت و سپس میزان همبستگی تمامی متغیرها با "ضریب دید به آسمان" بررسی گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد همبستگی "ضریب دید به آسمان" با "میانگین دمای تابشی" و دمای کروی، بیش از همبستگی "ضریب دید به آسمان" با سایر متغیرهای اقلیمی می باشد. در این رابطه افزایش "ضریب دید به آسمان" منجر به افزایش "میانگین دمای تابشی" بصورت مستقیم م یگردد. بر این اساس، اهمیت توجه به میزان "ضریب دید به آسمان" نقشی تعیین کننده در خلق فضاهای مطلوب از نظر آسایش حرارتی در فصول گرم سال دارد.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32652_b539c2cc7b89150314c82f6d3546681c.pdf
2011-03-01
23
34
آسایش حرارتی
بوستان های شهری
ضریب دید به آسمان
میانگین دمای تابشی
ORIGINAL_ARTICLE
گونه شناسی مجتمع های مسکونی تهران با معیار فضای باز
محدودیت های موجود در شهرهای بزرگ، منجر به گسترش ساخت مجتمع های مسکونی و کاهش سهم حیاط خصوصی در معماری معاصر گردیده است. فضای باز مسکونی علاوه بر تأمین نور و روشنایی فضاهای داخلی و تهویۀ طبیعی، به عنوان فرصتی برای ارتباط بیشتر با طبیعت و مکانی برای تعاملات اجتماعی است. با توجه به محدودیت فضای داخلی واحدهای مسکونی و سابقۀ سنتی حضور حیاط در زندگی ایرانی، فضای باز مجالی برای گسترش عملکرد فضای داخلی و رابطۀ آن با فضای بیرونی است. بنابراین، بازنگری و شناخت وضع موجود فضای باز، زمینه ساز طراحی آگاهانه تر فضاهای باز مسکونی در آینده است هدف از این پژوهش، شناخت فضای باز مجتمع های مسکونی و گونه شناسی آن به جهت تأکید بر فضاهای مابین ساختمان ها، به همراه طراحی فضاهای بستۀ مسکونی است. برای این منظور، کلیۀ مجتمع های مسکونی هشت منطقۀ شمالی شهر تهران که فضای باز آنها، بیش از شصت و پنج درصد سطح کل زمین را تشکیل می دهد، با بررسی عکس هوایی و بازدید میدانی شناسایی گردید. سپس گونه شناسی فضاهای باز بر اساس ارتفاع بلو کها و تعداد واحدهای مسکونی و نحوۀ همنشینی فضای باز و بسته در کنار هم صورت گرفت. یافته های تحقیق نشان میدهد، که طراحی فضای باز کمتر در اولویت توجه طراحان بوده و تمرکز اصلی بر فضای داخلی ساختمان ها فارغ از اتفاقات مابین آنها است. در وضع موجود قوانین سختگیرانۀ محل قرارگیری بنا، مانع از تحقق خلق فضاهای متنوع و پایبندی به طرح سنتی حیاط مرکزی در تهران گشته است. نتایج تحقیق حاکی از وجود سه گونۀ غالب چیدمان پراکنده، نواری و متمرکز در مجتمعهای مسکونی شهر تهران است. چیدمان پراکنده، گونۀ غالب در مجتمع های مناطق منتخب این شهر می باشد. این گونه منجر به خلق طیف گوناگونی از کیفیات، همچون میزان محرمیت و تنوع فضایی می گردد و قابلیت استفاده از تهویه و نور طبیعی بیشتری را داراست. گونۀ خطی، محافظه کارانه پایبند به چیدمان موجود خیابان های شهر است. در گونۀ متمرکز، ساختمان ها منطبق با قوانین شهری در یک قسمت از زمین متمرکز شده و مابقی به فضای باز اختصاص می یابد.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32654_8254335c8713f1f1f5702fd26b207bbf.pdf
2011-03-01
35
46
فضای باز مسکونی
بلوک مسکونی
حیاط
چیدمان فضای باز
ORIGINAL_ARTICLE
کاهش خطر زلزلۀ مراکز آموزش عالی با کمترین هزینه، نمونه موردی دانشکدۀ معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی
وقوع سوانح طبیعی و انسان- ساخت متعدد در مراکز آموزش عالی کشور در سال های اخیر، مانند: آتش سوزی برخی از آزمایشگاه های دانشگاه شهید بهشتی، آتش سوزی کتابخانۀ دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران در سال 1384 و تخریب کامل دانشگاه های پیام نور و آزاداسلامی در زلزلۀ سال 1382 بم، که طی آن علاوه بر تلفات و خسارات مالی فراوان، بسیاری از نسخ با ارزش، مراجع نفیس، اسناد و مطالعات منحصر بفرد، تجهیزات حساس و پایان نامه های دانشجویی از میان رفت و صدمات مادی و معنوی غیر قابل جبرانی را به جامعۀ دانشگاهی وارد نمود. افزون بر این، فقدان آگاهی اساتید، دانشجویان و کارکنان از روش های مواجه با خطر و کاهش آن قبل و حین بحران، این گونه مراکز آموزشی را آسیب پذیرتر نموده است قدمت دانشگاه شهید بهشتی، قرارگیری پردیس آن در مجاورت گسل فعال شمال تهران، عدم آمادگی دانشگاه در برابر هرگونه سانحۀ احتمالی و همچنین وجود ساخت و سازهای متعدد و مراکز حساس تحقیقاتی که دارای خطرات بالقوه می باشند، امکان وقوع حوادث غیرمترقبه را در دانشگاه بسیار محتمل ساخته است. اگرچه در سال های اخیر، اکثر مراکز معتبر علمی جهان به طراحی برنامۀ کاهش خطر و مدیریت بحران در دانشگاه های مربوطه مبادرت نموده اند، لیکن به اهمیت تبیین سامانۀ فرماندهی حادثه در دانشگاه های کشور، به طور جدی پرداخته نشده است. اساس برنامۀ مدیریت بحران مرکز آموزش عالی، بر پایۀ تقویت نهادهای سازمانی- تشکیلاتی از یک سو و استحکام سازی های سازه ای و غیر سازه ای ساختمان ها و محوطه ها، از سوی دیگر، متمرکز بوده و عموماً چهار راه حل کاهش خطر ارائه می شود که عبارتنداز: -1 مقاوم سازی لرزه ای بناها -2 تخریب کامل بنا و احداث ساختمان جدید -3 بهره گیری از تمهیدات مقاوم سازی غیرسازه ای در بناها -4 اصلاح چارت تشکیلاتی موجود و تخصیص وظایف ثانویه در هنگام زلزله به افراد اگرچه گزینه های اول و دوم روش های متداول مهندسی عمران در مقاوم سازی بناها محسوب می شوند، لیکن غالبا مستلزم هزینه های فراوان بوده و به دلیل فقدان بودجه پاسخگو نمی باشند. لذا گزینه های سوم و چهارم در کوتاه و میان مدت بیشتر مورد استفاده قرار گرفته اند. مقالۀ حاضر، دانشکدۀ معماری و شهرسازی را که یکی از قدیمی ترین ساختمان های دانشگاه شهید بهشتی محسوب می شود، به عنوان مورد مطالعاتی برگزیده است. با استفاده از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی، و بکارگیری روش های آماری توصیفی و استنباطی و همچنین با استناد بر چارچوب های نظری و تجربیات مدیریت بحران دانشگاه های معتبر جهان، ابتدا به شناخت آسیب پذیری های موجود در این دانشکده در ابعاد سازمانی، تشکیلاتی و غیرسازه ای پرداخته می شود، و سپس بر اساس یافته های حاصل از مشاهدات و مصاحبه ها با کارکنان، اساتید و دانشجویان، به ارائۀ راهکارهای کاهش خطر در ابعاد تشکیلاتی و غیرسازه ای پرداخته می شود. اصلاح چارت سازمانی دانشکده و انطباق آن با نمودار سامانۀ فرماندهی حادثه، تدوین برنامه های آموزش همگانی جهت اساتید، دانشجویان و کارمندان، برگزاری دوره های تخصصی سانحه، انجام مانور و تمرین های مقابله با شرایط اضطراری و ترویج فرهنگ ایمنی، در زمرۀ برنامه های کاهش خطر نرم افزاری محسوب می شوند. به موازات آن، ارائۀ نقشه های تخلیۀ اضطراری دانشکده، تعیین نقاط امن در داخل و خارج ساختمان، مقاوم سازی و تحکیم عناصر غیرسازه ای معماری و تأسیساتی، نحوۀ چیدمان در فضاها، منطقه بندی ساختمان در شرایط اضطراری، و استحکام سازی پیش آمدگی ها و عناصر الحاقی به جدارۀ بناها، از جمله تمهیدات سخت افزاری قلمداد می شوند. مقاله نتیجه می گیرد که بکارگیری هم زمان راهکارهای نرم افزاری و سخت افزاری، نقش مهمی در کاهش خطرپذیری دانشکده خواهند داشت.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32655_44d59d104b360ce254a4a46a36566ac2.pdf
2011-03-01
47
64
کاهش خطر زلزله
مدیریت بحران
دانشکدۀ معماری و شهرسازی
دانشگاه شهید بهشتی
ORIGINAL_ARTICLE
بایسته های طراحی مسجد بر مبنای کارکردهای فرهنگی- اجتماعی
از زمان بنیانگذاری مساجد اسلامی توسط نبی اکرم)ص(، نه تنها به صورت شکلی مساجد متحول شده اند، بلکه از نظر فرهنگی و اجتماعی نیز در جریان دگرگونی قرار گرفته و هویتی جدید برای آنها پدید آمده است. برای آن که مسجد بتواند جایگاه حقیقی خود را در جامعه محقق سازد، لازم است دو دسته کارکرد را به صورت همزمان تأمین نمایند: -1 کارکردهای آیینی 2- کارکردهای فرهنگی– اجتماعی؛ بسیاری از فعالیت ها به صورت همزمان هر دو کارکرد را در بردارند، به عنوان مثال برگزاری نماز جماعت از یک سو مراسمی آیینی است و از یک سوی دیگر کارکردهای فرهنگی – اجتماعی را نیز به همراه خود دارد. برآیند این دو کارکرد زمینه ساز اقبال عمومی و استقبال مردم از مساجد است، موضوعی که نوعی سرزندگی و شادابی معنوی را به همراه می آورد. پرسش اصلی پژوهش آن است که اولاً دامنه کارکردهای فرهنگی و اجتماعی مسجد تا کجاست؟ و ثانیاً مساجد واجد این شاخصه ها دارای چه کیفیت هایی هستند؟ در راستای شناخت این تغییرات، ابتدا شاخصه های کارکرد های فرهنگی– اجتماعی مسجد، با مطالعه مسجدالنبی و اولین مساجد ساخته شده در زمان پیامبر شناسایی می شود. براین اساس چارچوب نظری تدوین شده با مقایسه طرح مسجد از نظر پیامبر با نمونه هایی از مساجد معاصر ایران مورد تحلیل قرار می گیرد. سپس بنابر یافته های این تحلیل، طرحی برای ارتقاء نقشه فرهنگی و اجتماعی مساجد در معماری و شهرسازی ایران پیشنهاد می شود. زمانی که مساجد برای انجام تنوعی از فعالیت های فرهنگی–اجتماعی مناسب سازی شوند، در شهرها و محلات در مرکز فعالیت های اجتماعی قرار می گیرند، دامنه فعالیت زمانیشان دائمی است؛ فرآیند طراحی در جستجوی کیفیتی است که بیش از هر چیز بر ارتقاء حضور شهروندان در بخش های مختلف مسجد و در طول تمام شبانه روز تکیه دارد، مسجدی که بخشی از زندگی محله ا ی – شهری است.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32656_f339425b4321359db81e7952c5603725.pdf
2011-03-01
65
78
فرهنگ مسجد
کارکردهای فرهنگی مسجد
درک عمومی از مسجد
طراحی مسجد
مساجد معاصر ایران
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تأثیر محیط طبیعی بر رفتار و اخلاق از دید متفکران اسلامی و نتایج آن در طراحی محیط مصنوع
امروزه با گسترش مکاتب طبیعت گرا، برخی تلاش کرده اند که با مبنایی نسبیت گرایانه تفاوت هویت های فرهنگی را در گوناگونی زمینه های اقلیمی و طبیعی تفسیر نمایند. در تعالیم دینی متونی در تأیید این تأثیر، متونی در رد و یکپارچگی هویت انسانی الهی وجود دارد. بررسی دقیق میزان و نوع تأثیر محیط بر اخلاق و رفتار می تواند در تنظیم مبانی طراحی محیطی راهگشا باشد. این پژوهش تلاش دارد تا در مبحث حاضر به تشریح اندیشۀ اسلامی بر گرفته از نصوص دینی پرداخته و به موازات آن، نظر متفکران اسلامی در شاخه های مهم تفکر اسلامی، نظیر ابن سینا و فارابی در فلسفۀ مشاء، سهروردی در فلسفۀ اشراق، ابن عربی در حوزۀ عرفان و ابن خلدون در مبحث جامعه شناسی و علم تاریخ را در جهت اکتشاف، تحلیل و توسعۀ متون دینی به کار گیرد، و جایگاه این نظریات را در میزان تأثیرگذاری اقلیم بر رفتار نسبت به چهار مکتب روانشناسی رفتاری مقایسه نماید. روش پژوهش حاضر استدلالی تحلیلی است و با طرح سؤالات مکاتب معاصر، به دنبال یافتن پاسخ، در میان اندیشه های اسلامی می باشد و اندیشمندان اسلامی تلاش نموده اند در یک بحث عقلی و دینی، نوع و میزان صحیح این تأثیر را بیان نمایند. بر اساس یافته های این تحقیق اقلیم های سخت و خشن که دارای قابلیت های کمتری برای آسایش انسان هستند زمینه ساز بروز و نمود رفتار و اخلاق های مناسب تری برای انسان می باشند و اقلیم های معتدل با قابلیت های محیطی بالا، زمینه های انحراف اخلاقی را برای انسان در پی دارد. از مباحث مهم و ارزشمند نظریه پردازان اسلامی که امروزه کمتر مورد تحلیل قرار گرفته آن است که، برای اقلیم های چهارگانه "سرد و خشک"، "گرم و مرطوب"، "گرم و خشک" و "معتدل)سرد و مرطوب(" استعدادها و قابلیت های رفتاری متفاوتی را بیان نموده اند که از این میان طبع و اقلیم گرم و خشک قابلیت های بیشتری را برای پرورش معنوی انسان در جهت بروز رفتارهای مناسب و تکامل اخلاق، فراهم می آورد.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32657_43e4e9c243def022ec3bf3490bb56494.pdf
2011-03-01
79
96
طبع
مزاج
اقلیم
اخلاق
متفکران اسلامی
طراحی محیط
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی خیابان های شهری بر اساس رهیافت انسان گرا نمونه موردی خیابان سمیه شهر شیراز
خیابان مشخصة مهم حیطه عمومی است و جاذب کیفیت درخور خود می باشد. بر این اساس، به کیفیت زندگی شهروندانی کمک می کند که در آن ساکن بوده یا تنها از آن عبور می کنند. از نقطه نظر برنامه ریزان و طراحان شهری، خیابان به عنوان یک فضای شهری، باید جوابگوی فعالیت های مختلف شهروندان در فضاهای عمومی باشد. این فعالیت ها می تواند اجباری بوده و کمترین تأثیر را از فضای کالبدی بپذیرد؛ یا فعالیتی باشد که فرد به میل خود انتخاب می کند و یا فعالیتی باشد که متأثر از حضور دیگران در فضای عمومی است. مقاله حاضر به بررسی موضوع خیابان با معیارهای انسان گرایی میپردازد. در این راستا نخست انگاره های نظری و مطالعات پیشین بررسی می شوند. با استفاده از مطالعات موجود، مجموعه ای از شاخص ها و معیارهای مؤثر در جهت ارزیابی خیابان با توجه به سه مؤلفه عملکردی، تجربی-زیباشناختی و زیست محیطی پیشنهاد می گردد و وزن دهی این معیارها با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ایANP))صورت می گیرد. بر اساس این مدل، دو بعد مساعدت عابر پیاده و روانی و آرام سازی ترافیک دارای بیشترین درجه اهمیت بوده است و در نهایت، مدل پیشنهادی جهت ارزیابی خیابان سمیه شهر شیراز به کار گرفته می شود.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32658_a2c5200513e58b6a71362c1a09dd3f29.pdf
2011-03-01
97
110
خیابان
کیفیت
ارزیابی
انسا ن گرایی
شیراز
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی عدالت اجتماعی در طرح منظر شهری محله خو ب بخت، منطقه 15 شهرداری تهران
عدالت اجتماعی و به ویژه نحوة ارزیابی و سنجش آن از موضوعاتی است که علی رغم توجه مطالعات بسیار و مناقشات پردامنه، هنوز از مباحث پیچیده به حساب می آید و وفاق چندانی بر سر آن ایجاد نشده است. مقالة حاضر، کوششی به منظور تدوین چارچوبی برای ارزیابی عدالت اجتماعی در طرح های شهری است. بدین منظور، این مقاله معیارهای منبعث از دو دستگاه تحلیلی مبتنی بر اندیشه های جان راولز و دیوید هاروی را به عنوان چارچوب نظری خود برای سنجش عدالت اجتماعی برمی گزیند و بر اساس آن، به ارزیابی عدالت اجتماعی در طرح منظر شهری محلة خوب بخت منطقه15 شهرداری تهران می پردازد. براین اساس، پرسش اصلی تحقیق این است که «آیا طرح منظر شهری محلة خوب بخت منطقه 15 شهرداری تهران عادلانه است یا خیر؟» یافته اصلی تحقیق، چارچوبی است که می تواند موضوع عدالت اجتماعی را به عنوان پدیده ای فسلفی در طرح های شهری ارزیابی نماید. این ارزیابی کمک می کند که بتوان فرآیند توسعه را کنترل کرد و میزان دستیابی به عدالت را در نتیجه اجرای طرح تشخیص داد. بر این اساس، در سنجش عدالت اجتماعی در طرح منظر شهری محلة خوب بخت، یافته های این تحقیق، نشان می دهد که این طرح نتوانسته است به طور کامل متضمن تأمین عدالت اجتماعی باشد.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32659_cb77a7dad6cb32cb83bdf7297351a2f6.pdf
2011-03-01
111
122
عدالت اجتماعی
طرح منظر شهری
محله خوب بخت
جان راولز
دیوید هاروی
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی و سنجش کیفیت زیبایی در منظر شهری بر اساس مفهوم دیدهای متوالی نمونه موردی مسیر گردشگری دارآباد تهران
این مقاله به تحلیل موضوع کیفیت زیبایی بوسیله تدوین معیارهای سنجش و ارزیابی بر پایه مفهوم دیدهای متوالی در منظر شهری پرداخته است. این ارزیابی بر اساس دید و ادراک ناظر در فضا شکل گرفته است و به نظر می رسد به عنوان روشی جهت تحلیل زیبایی در منظر، می تواند در طراحی شهری مورد استفاده قرار گیرد. رویکرد این پژوهش، ارائه نوعی روش شناسی )متدولوژی( در ارزیابی منظر، بر پایه مطالعه و تحلیل محتوایی ادبیات طراحی شهری و معماری در این زمینه می باشد که چارچوبی را جهت سنجش کیفیات زیبایی شناختی کاراکترهای بصری متفاوت، در بخشی از شهر بر اساس مفهوم دیدهای متوالی بوسیله تحلیل های تصویری و توصیفی ارائه می نماید. هدف اصلی پژوهش، برقراری ارتباط میان تئوری زیبایی شناسی منظر شهری و مفهوم دیدهای متوالی می باشد که این امر به دستیابی به اصول کاربردی در طراحی منظر شهری کمک شایانی می نماید. تأکید این اصول بر تغییرات تدریجی منظر در طول حرکت و ارتباط آن با زیبایی شناسی فضای شهری می باشد. در این مقاله، ابتدا به بررسی مفاهیم و تعاریف اولیه زیبایی، حرکت و دیدهای متوالی در منظر شهری پرداخته می شود. سپس با استخراج مجموعه ای از معیارها و شاخص ها در ارتباط با مفاهیم کیفیت زیبایی و دیدهای متوالی، در قالب ماتریس ارزیابی، نمونه مطالعاتی مورد سنجش و ارزیابی قرار میگیرد و در نهایت، مجموع های از راهکارهای طراحی منظر به جهت افزایش کیفیت زیبایی در هر یک از پهنه های محدوده مورد مطالعه بیان میگردد.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32660_4e65a701b7c741031ad6fd0f00ea8748.pdf
2011-03-01
123
140
منظر شهری
حرکت
دیدهای متوالی
زیباشناسی
معیار ارزیابی
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی روند کاهش فضاهای باز شهری در فرآیند توسعۀ شهری با تأکید بر مدیریت بحران، نمونۀ موردی کلانشهر تهران
در کنار بسیاری از علوم و دانش های مطرح کاهش دهنده آسیب در زمان بحران، دانش شهرسازی را می توان از جمله علوم و دانش های موثری دانست که جامعۀ گستردهتری را تحت پوشش خود قرار می دهد. در واقع دانش شهرسازی به علت نقش کلیدی در فرآیند توسعۀ کالبدی شهر و شکل دهی به ابعاد کمی و کیفی توسعه می تواند در مقیاس کلان عامل موثری به منظور تجهیز و توانمندسازی سکونتگاه های شهری در برابر شرایط ناشی از بحران های ناگزیر طبیعی یا بحران های ناشی از عوامل انسانی به حساب آید. یکی از مسائل مورد توجه امروز کلان شهر تهران، کمبود فضاهای باز قابل استفاده در مواقع بحران است. به طوریکه تناسب لازم میان سطح فضای ساخته شده، تراکم ساختمانی و فضای باز قابل استفاده در مواقع بحران وجود ندارد. بدیهی است فضاهای باز شهری را میتوان در مواقع بحران به عنوان پایگاه های امدادرسانی نیروهای عمل کننده و نیز در صورت امکان برای اسکان های بزرگ، اضطراری و اسکان موقت مورد بهره برداری قرار داد. بررسی مکانیزم های موثر در شکل گیری فرآیند کاهش فضاهای باز و مدلسازی این فرآیند جهت شناخت مسأله و اصلاح مکانیزم های مخرب در قالب تئوری دینامیک سیستم ها قابل بررسی است. مسألۀ اصلی مورد توجه جهت بررسی در قالب دینامیک سیستم ها، روند کاهش فضاهای باز شهری با قابلیت استفاده در مواقع بحران است. بدین صورت که با بررسی مکانیزم های موثر در ایجاد این موقعیت و شناخت ساختارهای علی و معلولی آنها سعی در تعریف مکانیزم ها و سیاست های جدید در جهت اصلاح مکانیزم های مخرب می شود.در این فرآیند ابتدا به تعیین مرز سامانه و متغیرهای درونزا و برونزای مؤثر در آن پرداخته شده است.در ادامه رفتار متغیر مرجع مسأله در یک بازۀ زمانی مشخص مورد بررسی قرار گرفته است. در مرحلۀ بعد با توجه به تحلیلی که از رفتار متغیر مرجع و تأثیر متغیرهای دیگر سامانه در آن بدست آمده است، به تبیین فرضیه های دینامیکی مرتبط با مسألۀ مورد نظر پرداخته شده است. در ادامه به ارائۀ یک مدل مفهومی از مسأله پرداخته شده است و دیاگرام های علی و معلولی مرتبط با آن تهیه شده است. در انتها با تعریف ارامترها و ساختاربندی فرضیه های دینامیکی مسأله در نرم افزار Vensim PLE برای یک بازۀ 20 ساله در آینده مدلسازی صورت گرفته است و مدل بدست آمده برای شرایط مختلف حدی آزمون شده است. هدف از این مقاله بررسی روند کاهش فضاهای باز شهری در فرآیند توسعۀ شهری در کلان شهر تهران و پیش بینی وضعیت آینده با اصلاح مکانیزمهای مخرب می باشد. روش تحلیل این مقاله مبتنی بر روش تحلیلی توصیفی بوده و اطلاعات مورد نیاز آن با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد که در صورت اصلاح مکانیزمهای مخرب و اعمال سیاست های مرتبط با کنترل متغیرهای کلیدی مسأله میتوان در یک بازۀ زمانی میان مدت تا بلند مدت به کنترل روند کاهش فضاهای باز شهر تهران با رویکرد استفاده در مواقع بحران کمک کرد.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32661_f1ad3439ac327dcc141195fb0456bd52.pdf
2011-03-01
141
154
فضای باز
توسعه
بحران
مدل سازی
تهران
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل عوامل کیفیت بخش محیط گردشگری ساحلی با توجه به معیارهای گردشگری پایدار، مطالعۀ موردی سواحل شهر رامسر
این مقاله به تحلیل عوامل کیفیت بخش محیط گردشگری ساحلی با توجه به معیارهای گردشگری پایدار می پردازد. این عامل ها بر پایۀ شاخص های هم بسته کیفیت محیط بنا نهاده شده اند. به کمک این عامل ها می توان اولویت ها و نیازمندی های گردشگران را به منظور بهبود کیفیت گردشگری شناسایی نمود. ناحیۀ مورد مطالعه در این مقاله، سواحل شهر رامسر واقع در شمال ایران است. این شهر به عنوان یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری ساحلی در کشور محسوب می شود. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه استفاده شد. از گردشگران ساحلی خواسته شد تا دربارۀ کیفیت های محیطی نظر خود را اعلام کنند و نتایج حاصل از ادراک آنان در قالب متغیرهای رتبه ای و به کمک روش های آماری مورد تحلیل قرار گرفت. روش نمونه گیری در این مقاله نظاممند بوده است. تعداد 196 پرسشنامه در میان گردشگران توزیع شد. 17 شاخص کیفی محیط از سوی گردشگران مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS نسخه 5/11استفاده شد. برای شناسایی عامل ها، روش تحلیل عاملی با الگوی مولفه های اصلی بکار رفت. معیار "کیزر" به عنوان معیار مطلوبیت الگوی تحلیل عاملی برابر0/79شده است. اندازه0/8 برای این شاخص ایدهآل محسوب می شود. آزمون "سنجش کروی بارتلت" که تفاوت بارهای عاملی برای گروه شاخصها را آزمون می کند در سطح درصد معنی دار است. نتایج آزمون "کرنباخ آلفا" نشان می دهد که پرسش نامه از میزان روایی قابل قبولی برخوردار است. اندازۀ این ضریب برای داده های مربوط به ادراک محیط برابر855/0 است. نتایج به دست آمده از تحلیل شاخص های کیفی سواحل شهر رامسر نشان می دهد که در مجموع از میان17 شاخص 7 شاخص پایین تر از اندازۀ میانگین بوده است و معادل کیفیت نسبتا مطلوب ارزیابی می شود و10 شاخص دیگر از اندازۀ میانگین بالاتر بوده و معادل کیفیت نامطلوب ارزیابی می شود. همچنین محیط گردشگری ساحلی بر پایۀ ادراک گردشگران به صورت عوامل مشخصی قابل شناسایی است. هریک از این عوامل از شاخص های همگنی تشکیل شده است. این عوامل عبارت است از: -1پاکیزگی، کیفیت منظر و امنیت اجتماعی، 2- امکانات گردشگری، 3- فضای تفریحی برای خانواده، 4- دسترسی و آمدوشد، -5 خدمات رفاهی و مهمان نوازی. برای تعیین میزان هم بستگی عامل ها با متغیرهای میزان رضایت از محیط گردشگری و احتمال بازگشت مجدد به مقصد گردشگری، از ضریب همبستگی "گاما" استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد که ارتباط معنی داری میان عوامل کیفی با متغیرهای میزان رضایت از محیط گردشگری و احتمال بازگشت مجدد به مقصد گردشگری در سطح آلفا برابر درصد وجود دارد. همچنین میزان همبستگی میان تمامی عوامل کیفی محیط ساحلی در مورد میزان رضایت از گردشگری پایین تر از تمامی هم بستگی های مربوط به این عامل ها با احتمال بازگشت مجدد به مقصد گردشگری است. این تفاوت بیانگر آن است که گردشگر در احتمال انتخاب مجدد یک مقصد گردشگری، عوامل دیگری نظیر هزینۀ سفر، معیارهای اجتماعی و ... را نیز لحاظ می نماید و کیفیت های محیطی تنها بخشی از این معیارها را شامل می شود.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32662_411dd5b34c6adc2598037105f8aff92a.pdf
2011-03-01
155
168
گردشگری ساحلی
گردشگری پایدار
ارزیابی کیفیت محیط
الگوی تحلیل عاملی
رامسر
ORIGINAL_ARTICLE
الگوی پراکنش شهری: گونهشناسی، ابعاد، متریک ها و متغیرهای تأثیرگذار در ظهور آن
پراکنش شهری یکی از عمده ترین چالش های فراروی برنامه ریزان و شهرسازان در سدۀ بیست و یکم می باشد، که در نتیجۀ رشد روزافزون جمعیت و تسلط سامانۀ حمل و نقل خودرو محور برشهرها، شکل گرفته است. در این میان، الگوی پراکنش شهری به صورت ساخت و سازهای غیرمجاز و سکونتگاه های غیررسمی، در پیرامون کلان شهرهای کشورمان رخساره نموده و باعث از بین رفتن اراضی کشاورزی و تحمیل هزینه های سرسام آوری برای گسترش تأسیسات زیربنایی شده است. بر همین اساس هدف نوشتار حاضر، تبیین الگوی پراکنش شهری و بخصوص شاخص ها، متریک ها، دلایل و پیامدهای زیان بار آن از جنبه های گوناگون است. روش شناسی مقالۀ حاضر، توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر بهره گیری از منابع معتبر لاتین است. عمده ترین متغیرهای این مقاله شامل: مفهوم الگوی پراکنش، متغیرهای تأثیرگذار در ظهورآن، گونه شناسی اشکال رشد و پراکنش شهری، فرآیندهای زمانی رشد و پراکنش شهری، شاخص ها و متریک ها و پیامدهای الگوی پراکنش شهری می باشد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، رشد شهری به افزایش اراضی توسعه یافته اطلاق میشود. و پراکنش شهری، آن رشد شهری است که مجموعه ای از خصوصیات منفی به همراه داشته باشد. اشکال رشد شهری، عمدتاً به سه صورت مشتمل بر رشد مبتنی بر توسعۀ مناطق درونی یا رشد میان افزا، رشد گسترشی و رشد دور از مرکز یا رشد پیراشهریتجلی می نماید. رشد جمعیت، رشد اقتصادی، صنعتی شدن، مالیات بر املاک و ساخت و سازها، فقدان مسکن قابل استطاعت، گسستگی فیزیکی، تقاضا برای افزایش فضای زندگی بیشتر، حمل و نقل و قطعه زمین های بزرگ، از جمله عوامل کاتالیزور در گسترش پراکنش شهری به شمار می آیند. افزون بر این، از جمله مهمترین پیامدهای پراکنش شهری میتوان به تخریب محیط زیست، تخریب زمینه ای کشاورزی، فقدان فضاهای باز، مشکلات ترافیکی، زوال شهری، افزایش مصرف انرژی و ایجاد آلودگی به واسطۀ کاهش میزان استفاده از وسایط نقلیۀ همگانی، پیاده روی و دوچرخه سواری؛ افزایش مصرف انرژی در واحدهای مسکونی باز و تک خانواری، تخصیص فزآیندۀ فضا به جاده ها و پارکینگ، از بین بردن مفهوم اجتماع و فقدان مکان های تاریخی اشاره نمود. همچنین الگوی پراکنش شهری دارای تأثیرات مثبتی از جمله تولیدات اقتصادی بیشتر، فرصت های شغلی جدید برای افراد بیکار، زندگی بهتر به دلیل فرصت ها، خدمات و سبک های بهتر زندگی نیز می باشد.
https://www.armanshahrjournal.com/article_32663_f80485a2ed4c90d602faa98e9cb279a3.pdf
2011-03-01
169
178
پراکنش شهری
توسعۀ پرش قورباغه ای
رشد خطی
توسعۀ میان افزا