گذر زمان جبر را وارد میکند، جبری که معماران و مخاطبان را از معماری سنتی جدا و یا دور میکند. این جبر میتواند جبر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تکنولوژیک و یا سیاسی باشد. به هر حال موجودیت جبر در تمامی موارد فوق بر اثر گذر زمان است. هنر و معماری همیشه و در همه حال تابع اصول و ضوابط معین و شناخته شدهای است و پیوندی استوار، ثابت و ناگسستنی با فرهنگ، الگوهای رفتاری و ارزشهای جامعه دارد. به همین دلیل است که سبکهای معماری هر دوره، انعکاسی از فرهنگ و هنر آن دوره محسوب میشود، همچنانکه تغییرات در معماری با تغییراتی که در سایر عرصههای زندگی به وقوع میپیوندد متناسب است و این تغییرات لازمه معماری پویا و زنده است تا بتواند نیازهای جدید انسان را پاسخگو باشد. هر سبک جدید معماری بر اصول، روشها و سنتهای سبکهای پیشین استوار است و به همین علت است که بین سبکهای گوناگون معماری در گذشته رابطهای محکم وجود دارد به طوری که مرزبندی در بین آنها دشوار به نظر میرسد. این نزدیکی اصول و روشهای معماری در بین سبکهای مختلف نشأت گرفته از فرهنگ، سنن و الگوهای رفتاری مشابه افراد جامعه میباشد که با اندک تغییرات در شیوههای جدید زندگی و فرهنگ مردم که ریشه در زمان دارد، به علت پاسخگویی به نیازهای جدید باعث به وجود آمدن سبکهای معماری میشده است. در نتیجه باید گفت که زمان همیشه در حرکت است و آن قومی موفق است که نیازهای معماری جامعه را درک کند و زمان و مکان جامعه خود را بشناسد. هدف در این مقاله بررسی میزان اهمیت طراحی ورودی در آرامش زندگی انسان در محیط زندگیاش میباشد. آنچه در ورودی مهم است تأثیری است که این فضا میتواند بر محیط کالبدی اطراف خود داشته باشد. این که چگونه نحوه شکلگیری ورودی میتواند به خلق محیطی مطلوب و دستیابی به اصول ارزشمند در طراحی مسکن بیانجامد، هدف این پژوهش میباشد. ورودی در مسکن مفاهیم بسیاری را به دنبال خواهد داشت. مسائلی از قبیل: نحوه دسترسی، تأثیر در نمای شهری، زیبایی، امنیت، حریم، آسایش اقلیمی، آرامش محیطی، دید، دعوت کنندگی و مسئله مهم فرهنگ که تأثیرگذار و تأثیرپذیر در مفهوم ورودی در طراحی مسکن و محیط مسکونی مطلوب است. لذا هدف، طراحی ورودی یک بنا به عنوان پیش فضا با در نظر داشتن تمام مفاهیم بالا برای دستیابی به معنای مطلوبیت است. بررسی مسئله تحقیق برای یک جامعه در محدوده کشوری چون ایران میباشد که برای محدود کردن موضوع، برای تحلیل بهتر و دقیقتر به بررسی چند مورد در بستر طرح پرداخته شده تا این مفاهیم زمینهای برای مطالعات بعدی و نیز دربردارنده مفاهیم کلی برای بررسی سایر موارد باشد. از ابزار تحقیقاتی ما در این پژوهش بیشتر تکیه بر اسناد و نشانههای فرهنگی مردم ایران است که در منابع و معماریهای گذشته دیده میشود چون اساس تحقیقات ما نگرش فرهنگی جامعه است، ابزار ما آمارها و اسناد فرهنگی، بهرهگیری از مطالعات میدانی فرهنگی، مردمشناسی میباشد. لذا میتوان گفت در نهایت روش تحقیق در این تهیه این گزارش پژوهشی، روشی (تحلیلی– توصیفی) است که به تحلیل فضاهای طراحی شده برای ورودیها و بررسی پیشینه نمونههایی از معماری سنتی گذشته ایران میباشد. راه ما برای حل بسیاری از مشکلات معماری معاصر ایران این است که معماری سنتی و ایرانی باید تکنولوژی و روشهای معاصر را در خود جا دهد و نیاز امروز را بر طرف کند و به عبارت دیگر با تپشهای زندگی امروزی همراه شود. لذا برای ارتقاء کیفیت معماری امروز که از مسائل مهم و قابل بحث در معماری معاصر است، توجه به اساس معماری سنتی و تطبیق آن با بستر زندگی امروز، میتواند راهگشا باشد و میتوان تاریخ و مطالعه آن را وسیلهای مفید در رسیدن به این مهم دانست. با توجه به این امر، در این فصل به بررسی دورههای تاریخی و سبکهایی که در این دورهها ظهور یافتند پرداخته میشود.